عطرتنت روی پیراهنم مانده امروز بوییدمش عمیق ، عمیق …
با هر نفس بغضم را سنگین تر کردم
و به یاد آوردم که دیگر ، تنت سهم دیگری ست و غمت سهم من
عطرتنت روی پیراهنم مانده امروز بوییدمش عمیق ، عمیق …
با هر نفس بغضم را سنگین تر کردم
و به یاد آوردم که دیگر ، تنت سهم دیگری ست و غمت سهم من
دلم پُر است
انقدر که گاهی اضافه اش از گوشه ای چشمانم می چکد! …
مدت هاست…
نه به آمدن کسی دلخوشم
نه از رفتن کسی دلگیر
بی کسی هم عالمی دارد….!
رفت و پاک کرد رد پامو از تو قلبش خیلی آسون ….حتی از تو خاطرش برد که دوسش دارم فراوون.
نه باورم نمیشه که تومنوازیاد ببری/تولدم شد بی وفااز تونیومدخبری/چشمای من خشک شدبه درحالاکی بی وفاتره/بالوپرش دادم ولی دیگه واسم نمیپره.
تعداد صفحات : 10