


باز هم صبح شد ، پروردگارا :
از اینکه یکبار دیگر مرا لایق حیات دانستی سپاسگزارم
از اینکه فرصت یک شروع مجدد را به من عطا کردی متشکرم
از تو میخواهم به من درک و درایتی بیش از پیش ببخشی تا امروز اشتباهات دیروز را تکرار نکنم
فرصتهایی که در اختیارم قرار میدهی از دست ندهم و از یاد نبرم که شاید فقط برای امروز بتوانم دوستانم و یارانم را دوست بدارم !
.
.
خدای خوب من ، زندگی به سختی اش می ارزد اگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی …
.
.

هیچ می دانی ؟
من دلیل شادی های تو بوده ام نه شریک آن
و شریک غم های تو نه دلیل آن ...
--------------------------------------------------
توی دنیا دوتا نابینا می شناسم یکی تو که هیچ موقع عشقم رو ندیدی یکی من که کسی رو جز تو ندیدم ...
--------------------------------------------------

آموخته ام اگر کسی یادم نکرد یادش کنم ، شاید او تنهاتر از من باشد ...
.
.
.
دیوانه ای راگفتند:چه خواهی ازخدای خویش ؟
گفت:عقل سالم خواهم تا برای عشقم دوباره دیوانه شوم .,,
--------------------------------------------------
قلبم را عصب کشی کرده ام
دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد
و نه از گرمی آغوشی می تپد ...
--------------------------------------------------

آیا میدانید: که کنه که حشره ای ریز است، میتواند یک سال تمام بدون غذا زنده بماند ؟
آیا میدانید: که مورچه ها هم شمردن بلدند و قدم هایشان را برای مسیر یابی میشمارند ؟

نخستین چکه ناودان احساسم را در قالب کلامی از جنس گلهای یاس میریزم
و آن را به آسمان نیلوفری دل زلالت برای شاد بودنت هدیه میکنم . . .
.
.
.
حوصله ات که سر میرود با دلم بازی نکن
من در بی حوصله گی هایم با تو زندگی کردم . . .
.
.
.
تعداد صفحات : 82