
پدر و پسری داشتند در کوه قدم میزدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد
به زمین افتاد و داد کشید : آی ی ی ی!
صدایی از دور دست آمد : آی ی ی ی!
درباره
داستان , داستان کوتاه ,

در ژاپن سگ معروفی با نام هاچیکو به دنیا آمد
که زندگی و منش او به افسانه ای از یاد نرفتنی بدل گشت.

مردی چوپان از دهکده ای دوردست، تعدادی گوسفند را با زحمت زیاد به دهکده شیوانا آورد و آنها را داخل حیاط مدرسه رها کرد و نزد شیوانا رفت و در جلوی جمع شاگردان با صدای بلند گفت:
درباره
داستان , داستان کوتاه ,

معلم گفت: بنويس سياه و پسرك ننوشت معلم گفت: هر چه مي داني بنويس و پسرك گچ را در دست فشرد
تعداد صفحات : 4
اطلاعات کاربری
آمار سایت