loading...
اس ام اس جدید 95 - دانلود رمان
مهدی اژدری بازدید : 300 1391/10/20 نظرات (0)

 

 

غضنفر میره پیش خیاط میگه:این پارچه رو کت و شلوار بدوز.
فردا نیام بگی سوزنم شکست برق نبود و چرخم خراب شد و از این چیزا
بعدش میگه:اصلا نمی خواد بدوزی بدش به من

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

غضنفر از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟
دختره میگه اسم من توی تمام باغچه ها هست
غضنفر میگه:آهان شلنگ

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

مهدی اژدری بازدید : 1014 1391/10/19 نظرات (0)

متن جالب یک کارت عروسی,کارت عروسی,عروسی,داستان,مطا


آخر اين هفته، جشن ازدواج ما به پاست
با حضور گرم خود، در آن صفا جاري كنيد

ازدواج و عقد يك امر مهم و جدي است
لطفا از آوردن اطفال، خودداري كنيد

بر شكم صابون زده، آماده سازيدش قشنگ
معده را از هر غذا و ميوه اي عاري كنيد

تا مفصل توي آن جشن عزيز و با شكوه
با غذا و ميوه ي آن جشن، افطاري كنيد

البته خيلي نبايد هول و پرخور بود ها
پيش فاميل مقابل آبروداري كنيد

ميوه، شيريني، شب پاتختي مان هم لازم است
پس براي صرفه جويي اندكي ياري كنيد

گر كسي با ميوه دارد مي نمايد خودكشي
دل به حال ما و او سوزانده، اخطاري كنيد

موقع كادو خريدن، چرب باشد كادوتان
پس حذر از تابلو و ساعات ديواري كنيد

هرچه باشد نسبت قومي تان نزديك تر
هديه را هم چرب تر، از روي ناچاري كنيد

در امور زندگي، دينار اگر باشد حساب
كادو نوعي بخشش است، آن را سه خرواري كنيد

گرم بايد كرد مجلس را، از اين رو گاه گاه
چون بخاري بهر تنظيم دما، كاري كنيد

ساكت و صامت نباشيد و به همراه موزيك
دست و پا را استفاده، آن هم ابزاري كنيد

لامبادا، تانگو و بابا كرم يا هرچه هست
از هنرهاتان تماما پرده برداري كنيد

البته هر چيز دارد مرزي و اندازه اي
پس نبايد رقص هاي نابه هنجاري كنيد

حركت موزون اگر دركرد از خود، ديگري
با شاباش و دست و سوت از او طرفداري كنيد

كي دلش مي خواهد آخر در بيايد سي دي اش؟
با موبايل خود مبادا فيلمبرداري كنيد

در نهايت، مجلس ما را مزين با حضور
بي ادا و منت و هر گونه اطواري كنيد

مهدی اژدری بازدید : 282 1391/10/19 نظرات (0)

 

 

غضنفر با دوست دخترش موتور سواری میکرده
 دوست دختره بهش میگه قلبت مال من نفست مال من چشمات مال من
غضنفر موتور رو نگه میداره میگه برو
پایین الان میگه موتورتم مال من

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

مرد:باز هم که پارچه خریدی
زن:میخوام برات دستمال بدوزم
مرد:ولی اینکه چهار متره
زن:با بقیه اش هم برای خودم پیراهن میدوزم

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

مهدی اژدری بازدید : 964 1391/10/16 نظرات (0)


چهار دانشجو كه به خودشان اعتماد كامل داشتند يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابي به خوشگذراني پرداختند.
اما وقتي به شهر خود برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جاي سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند وعلت جا ماندن از امتحان را براي او توضيح دهند.
آنها به استاد گفتند:«ما به شهر ديگري رفته بوديم كه در راه برگشت لاستيك خودرومان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولاني نتوانستيم كسي را گير بياوريم و از او كمك بگيريم، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه رسيديم.»
استاد فكري كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد امتحان بدهند.
چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني را داد و از آنها خواست كه شروع كنند...
آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند، سپس ورقه را برگرداندند تا به سوالي كه 95 نمره داشت پاسخ بدهند. سوال اين بود: كدام لاستيك پنچر شده بود؟!

تعداد صفحات : 401

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2412
  • کل نظرات : 356
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 197
  • آی پی امروز : 631
  • آی پی دیروز : 151
  • بازدید امروز : 8,520
  • باردید دیروز : 239
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8,759
  • بازدید ماه : 9,901
  • بازدید سال : 54,258
  • بازدید کلی : 12,064,438